ما همیشه از یک بند نسبی که با اسم who + شروع می شود استفاده می کنیم، به ویژه در زبان انگلیسی نوشتاری، وقتی در مورد چیزی که به یک شخص تعلق دارد یا مربوط به آن است صحبت می کنیم. مقایسه کنید:
مثال (1): استیونسون یک معمار است. طرح های او مورد تحسین بین المللی قرار گرفته است.
مثال (1): استیونسون یک معمار است (که) طرح هایش مورد تحسین بین المللی قرار گرفته است.
مثال (2): دکتر روآن مجبور است تمام تایپهای خود را انجام دهد. منشی او دو هفته پیش استعفا داد.
مثال (2): دکتر روآن، (که) منشی دو هفته پیش استعفا داد، مجبور به تایپ کردن خودش بوده است.
ما میتوانیم از «whose» هم در جملات نسبی تعریفکننده و هم غیر تعریفکننده استفاده کنیم. ما گاهی اوقات وقتی در مورد چیزهایی صحبت می کنیم، به ویژه هنگامی که در مورد شهرها یا کشورها و سازمان ها صحبت می کنیم، از “whose” استفاده می کنیم:
مثال: این فیلم در بوتسوانا ساخته شده است، پارک های حیات وحش (که) بزرگتر از پارک های کنیا هستند.
مثال: ما باید از شرکت هایی (که) تجارت آنها سالم تر از خودمان است یاد بگیریم.
مثال: روزنامه متعلق به گروه Mearson است که رئیس آن سر جیمز باکس است.
هنگامی که در مورد موارد خاصی صحبت می کنیم، می توانیم از “whose” استفاده کنیم، اگرچه اغلب در زبان انگلیسی گفتاری طبیعی تر است که از جملاتی مانند این اجتناب کنیم:
مثال: من نامه ای دریافت کردم، (که) املای ضعیف آن باعث شد فکر کنم توسط یک کودک نوشته شده است (طبیعی تر این بود که نامه ای دریافت می کردم و املای ضعیف آن… )
ما اغلب از کلمات Where، When و Where به عنوان ضمایر نسبی استفاده می کنیم. اما به طور خاص در زبان انگلیسی رسمی، عبارتی با حرف اضافه + که اغلب می تواند به جای آن استفاده شود:
مثال: این مکانی بود (که در آن) ما برای اولین بار ملاقات کردیم (یا… مکانی در / که در آن… )
مثال: او منتظر زمانی نبود که (چه زمانی) باید به دادگاه شهادت بدهد (یا… زمانی که در آن… )
مثال: آیا می دانید تاریخ (چه زمانی) باید اولین مقاله را ارسال کنیم؟ (یا… تاریخی که باید اولین مقاله را تا آن زمان ارسال کنیم؟)
مثال: دولت باید این سیستم را خاتمه دهد (به موجب آن) کشاورزان از کشتن زمین بدون کاشت بیشتر درآمد کسب می کنند تا از کشت گندم.
همچنین میتوانیم از «چرا» به عنوان ضمیر نسبی بعد از کلمه فصل استفاده کنیم. در انگلیسی رسمی میتوانیم از «that» به جای «چرا» استفاده کنیم:
مثال: افزایش حقوق دریافت نکردم، اما این دلیل (چرا) رفتنم نبود. (یا… دلیل (که) احساس کردم.)
ما گاهی اوقات از جمله های نسبی استفاده می کنیم که با who یا what شروع می شود. در این مورد، “who” به معنای “مردم که” و “چه” به معنای چیزی شبیه به “چیز (هایی) که” است:
مثال: می توانید لیستی از کسانی که دعوت شده اند به من بدهید؟
مثال: نمیدانستم «بعد» چه کنم.
توجه داشته باشید که بعد از اسم نمی توانیم از what به این صورت استفاده کنیم:
مثال: من موفق شدم تمام کتابهایی را که خواستهاید به دست بیاورم (نه… کتابهایی که خواستهاید.)
جملات نسبی که با «هر چه، هر کس، یا هر کدام» شروع می شوند برای صحبت در مورد چیزها یا افرادی که نامشخص یا ناشناخته هستند استفاده می شود:
مثال: مطمئنم از خوردن (هرچه) شما بپزید لذت خواهم برد.
مثال: هر کسی که برنده شود، در فینال با بارسلونا بازی خواهد کرد.